تنظیم گری امنیت روانی با حرفه گرایی رسانه

 

ایجاد امنیت روانی یکی از مهم‌ترین وظایف حاکمیت و از بزرگترین دغدغه‌های هر نظام سیاسی است. از پشتوانه های تامین این امنیت، کارکرد بهنجار نهادهای جامعه و کاهش تهدیدها و آسیب‌های اجتماعی است که احساس امنیت و میزان رضایت از زندگی را در شهروندان به طور محسوسی افزایش می دهد.

نبود معیاری برای ارزیابی کارکردها و قانونی برای اصلاح فرایندها، در برخی موارد آسیب های دامنه دار و بدون توقفی را در جامعه رقم زده که نتیجه آن تهدیدی برای امنیت اجتماعی خواهد بود. برنامه ریزی آگاهانه نیروهای مداخله گر به هدف مقاصد سیاسی در برخی کشورها نیز تامین امنیت روانی جامعه هدف را  تابع معادلاتی پیچیده تر کرده  و نقش نهادهای داخلی را متفاوت تر می کند.

مهارت، سرعت عمل و پیشدستی نهادهای جامعه برای شناسایی عوامل تهدید و اقدامات بازدارنده و نیز اجرای قاطعانه قوانین، بدون تردید پنجره ای رو به آرامش و ثبات در وضعیت حال و هم آینده جامعه خواهد گشود. هر گونه اختلال در این فرایند نیز با تشویش و اضطراب شهروندان و افزایش نارضایتی و بی تعلقی آنها همراه می شود.

رسانه ها یکی از نهادهایی هستند که با ابزار اطلاع رسانی می توانند امید و اعتماد را و هم تشویش و اضطراب را در جامعه منتشر کرده و درجه انسجام و تعادل در یک جامعه را تنظیم کنند. تهدید بالقوه ای همچون رسانه در کوتاه ترین زمان قادر است ناامنی را در گستره وسیعی به طور تصاعدی پخش کند. سرقت، قتل‌های هولناک و شیوه پرداخت رسانه‌ای آنها، فسادهای سیاسی و اقتصادی از جمله عواملی هستند که امنیت روانی را تهدید می‌کنند. پدیده هایی که کمتر به عنوان عامل تهدید به شمار آمده اند و در یک همه گیری، سد دفاعی امنیت را می شکنند و هزینه های سنگینی تحمیل می کنند بدون آنکه راهکار بازدارندگی، باز هم جدی گرفته شود.

بدین ترتیب تهدیدهای امنیتی با انباشتگی احساس ناامنی و ترس و خشم در ضمیر افراد جامعه می‌توانند بقای نظام شهروندی، ارزش‌های جامعه، حاکمیت قانون و شیوه زندگی افراد جامعه را مختل کنند و موجودیت آنها را به خطر بیندازند. کنترل تنش های روانی و بازگرداندن تعادل و آرامش در این شرایط آسان نخواهد بود و پایداری جامعه را از بین می برد.

 

نقش رسانه‌ها در تامین امنیت روانی

رسانه‌ها با ورود به تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی افراد جامعه، پای ثابت تحولات هستند که لزوما این دگرگونی ها توسعه بخش نیست. بنابراین کارکرد رسانه ها و نظارت بر آنها به عنوان ابزار تولید محتوا و تاثیرگذار بر افکار عمومی و مهندسی تدریجی برای اهداف معین باید مورد توجه حکومت ها قرار گیرد. چنانچه رهبر انقلاب در تیرماه ۱۴۰۱ در دیدار با مسئولان دستگاه قضایی متذکر شدند: «یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرف هراس‌افکننده‌ای در ذهن ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را می کردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر می کند، مردم را نگران می کند، ذهن مردم را خراب می کند. یک دروغی را مطرح می کند، شایع می کند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین می رود. یکی از وظایف قوّه‌ قضائیّه برخورد با این مسئله است.»

رسانه های داخلی همچنان که می توانند زندگی در شرایط امن را برای شهروندان جامعه ترسیم کنند،  قادرند با داده های هدفمند، مخدوش، آلوده و جعلی، اضطراب و تشویش را تکثیر کنند. نشر اکاذیب، فیک نیوزها، مطالب بدون منبع و افترا و … تکنیک هایی برای ایجاد فضای مشوش و ماهیگیری به روش دلخواه است که با  اجرای سهل انگارانه قانون رسانه از آن به سادگی عبور می شود.

در واقعه متروپل آبادان، افکار عمومی جریحه‌دار بود، اما موج اخبار و منابع جعلی، بازگشت آرامش را به تعویق انداخت. در بسیاری از رویدادهای مهم، نبود پیوست رسانه ای برای اطلاع رسانی دقیق و بموقع و اقناع به عنوان راهکار بازدارنده، امنیت روانی را به راحتی بر هم زده و کنترل آن را دشوار می کند. در حالی که سازو کار مشخص اطلاع رسانی و حرکت قرارگاهی میان ارکان نظام در کمترین زمان می تواند آرامش و تعادل را همچنان حفظ کرده و این حق اساسی مردم را از مسیری کم هزینه تامین کند.

امنیت روانی جامعه با تمرکز بیش از حد رسانه روی پدیده‌های منفی مخدوش می شود. دنیا پر از خبرهای خوب و بد است. نکته اصلی و مهم در چگونه انتشاردادن اخبار خوب و بد است تا اثر منفی خبرهای بد کاهش پیدا کند و اثر مثبت و عبرت‌آموز آن منعکس شود. تصویر حیات در حادثه زلزله و چرخش دوربین و قلم به سمت بقایای زندگی، امید و آرامش را در دل بیننده ، زنده نگه می دارد.

برخورداری از امنیت روانی، حقی است که رسانه‌های مختلف نباید به بهانه تأمین حق دانستن مردم، آن را به مخاطره بیندازند.

 

*مریم تقی خانی، کارشناس رسانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *