بروکینگز تصریح میکند که «هوش مصنوعی ابعاد جهانی دارد و نیازمند همکاریهای بینالمللی است؛ اما همکاری جهانی با حکمرانی جهانی یکی نیست و تنوع چارچوبها و پروژههای مشترک نشان میدهد که ارزش همکاری در حوزه هوش مصنوعی به خوبی درک شده است. بنابراین شایسته است، مجمع عمومی تنها به نقش حیاتی سازمان ملل در گسترش دسترسی و ظرفیتسازی برای بهرهمندی از وعدههای هوش مصنوعی تمرکز داشته باشد.»
در سالهای اخیر، به دنبال آغاز روند شکوفایی هوش مصنوعی، مراکز سیاستگذاری در حوزه هوش مصنوعی در سراسر جهان، در میان دولتها، سازمانهای بینالمللی و سایر گروههایی در پی تحقق وعدههای این فناوری و شناسایی و کاهش ریسکهای همراه آن، گسترش یافته است. از زمانی که کانادا به عنوان اولین کشور در سال ۲۰۱۷ استراتژی ملی هوش مصنوعی خود را اعلام کرد و سپس در سال ۲۰۱۸ رهبری پذیرش «چشمانداز مشترک برای آینده هوش مصنوعی» در گروه هفت (G۷) را بر عهده گرفت، حداقل ۷۰ کشور استراتژیهای هوش مصنوعی خود را تدوین کردهاند. همچنین، تقریباً تمامی سازمانهای چندجانبه بیانیههایی در خصوص سیاستگذاری هوش مصنوعی منتشر کردهاند و شورای اروپا نزدیک به ۴۵۰ ابتکار حکمرانی در حوزه هوش مصنوعی را از سوی گروههای مختلف ذینفعان شناسایی کرده است. این هیجان جهانی نشان میدهد که مدلهای هوش مصنوعی مولد و استقبال گسترده از «ChatGPT» تا چه میزان توجه عمومی را به خود جلب کردهاند.
اکنون، سازمان ملل متحد در تلاش است تا نظمی در این چشمانداز رو به رشد ایجاد کند. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل و یکی از افراد برجسته در درخواست برای ایجاد یک نهاد جهانی جهت مدیریت ریسکهای بالقوه وجودی مدلهای هوش مصنوعی نوظهور، پیشنهاد تدوین یک پیمان جهانی دیجیتال را مطرح ساخت؛ پیمانی که قرار است همزمان با مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر سال جاری نهایی شود. او سال گذشته برای بررسی جایگاه هوش مصنوعی در این پیمان، گروهی از کارشناسان بینالمللی را به عنوان هیئت مشاوره عالی هوش مصنوعی (UNAB) منصوب کرد. این هیئت به سرعت گزارش موقت امیدبخشی منتشر کرد که رویکردی چابک، شبکهای و منعطف را ترسیم مینمود و بر استفاده حداکثری از ابتکارات در حال اجرا تأکید داشت. با این حال، تدوین گزارش نهایی که مقرر بود پیش از نشست سپتامبر ارائه شود، همچنان به تأخیر افتاده است.
پیشنویس گزارش نهایی که در ماه ژوئیه فاش شد، نتوانست به رویکرد وعدهدادهشده در گزارش موقت پایبند بماند. بخشهای مفید این پیشنویس بر نقش حیاتی سازمان ملل متحد در ترویج دسترسی و ظرفیتسازی تأکید دارد، تا اطمینان حاصل شود که مزایای هوش مصنوعی در اختیار همه کشورها قرار میگیرد؛ اما این پیش نویس در پیشنهاد نقش گسترده دبیرخانه سازمان ملل متحد در سیاست هوش مصنوعی به عنوان روبنا برای عملکردهای حکمرانی این فناوری که اکنون در کانال های متعدد در حال انجام است، از مسیر خارج می شود. درگیر کردن نهادی متشکل از ۱۹۳ کشور با منافع بسیار متنوع در بسیاری از این عملکردها، نه تنها برای چابکی و انعطافپذیری مناسب نیست، بلکه تمرکز را از مسیر مهم گسترش قابلیتهای هوش مصنوعی منحرف و زمینه تشدید اختلافات ژئوپلیتیک پیرامون هوش مصنوعی را فراهم میکند.
جهان در حال گسترش حکمرانی هوش مصنوعی
تلاش سازمان ملل متحد به گسترش صورت فلکی حکمرانی، شبکههایی با هابها و گرهها و ارتباطات متقابل متنوع، میافزاید. گروه هفت پس از بیانیه اولیه خود در سال ۲۰۱۸، ابتکار «مشارکت جهانی در حوزه هوش مصنوعی» (GPAI) را راهاندازی کرد تا اصول هوش مصنوعی مسئولانه را به مرحله اجرا درآورد. این اقدام در نهایت به همکاری بین کارشناسان بینالمللی و ۲۹ دولت منجر شد. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نیز به شکلی عمیق درگیر موضوع هوش مصنوعی است و در سال ۲۰۱۹ اصول اخلاقی مرتبط با این فناوری را اتخاذ کرد. این سازمان همچنین رصدخانهای برای پیگیری سیاستهای ملی و حوادث مرتبط با هوش مصنوعی تأسیس نمود، میزبان GPAI شد و تعاریفی را توسعه داد که اکنون در قوانین اتحادیه اروپا و قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل گنجانده شده است.
در داخل سازمان ملل نیز اتحادیه بینالمللی مخابرات از سال ۲۰۱۷ اجلاسهای سالانه «AI for Good» را برگزار و یونسکو در سال ۲۰۲۲ توصیههای اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی ارائه کرد. سال گذشته، چین ابتکار حکمرانی هوش مصنوعی در چارچوب «کمربند-راه» را راهاندازی کرد. امسال، شورای اروپا اولین معاهده در زمینه هوش مصنوعی را به تصویب رساند و وزرای اتحادیه آفریقا نیز یک استراتژی هوش مصنوعی و پیمان دیجیتال آفریقا را به منظور آمادهسازی این قاره برای پذیرش هوش مصنوعی و مشارکت در حکمرانی جهانی به تصویب رساندند.
این تلاشهای گسترده منجر به ابتکارات متمرکزتری شدهاند. پروژهای که در گروه هفت در ژاپن مطرح شد، با مذاکرات ایالات متحده و اتحادیه اروپا و همچنین با تعهدات داوطلبانهای که کاخ سفید از توسعهدهندگان پیشرو مدلهای بنیادی هوش مصنوعی دریافت کرده بود، همسو و منجر به تدوین «فرآیند هیروشیما: منشور بینالمللی رفتار برای سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی» شد. این منشور رفتاری و مجموعه گستردهتری از اصول برای تمامی توسعهدهندگان هوش مصنوعی توسط گروه هفت تأیید شد و سپس در تاریخ ۲ مه ۲۰۲۴ توسط «گروه دوستان فرآیند هیروشیما» که شامل ۵۳ کشور میشود و بهسرعت در حال گسترش است، به تصویب رسید. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و مشارکت جهانی در حوزه هوش مصنوعی نیز اخیراً برای ترکیب منابع خود و درگیر کردن طیف گستردهتری از کشورها در کارهای هوش مصنوعی همکاری خود را تقویت کردهاند.
در اکتبر سال گذشته، اجلاس ایمنی هوش مصنوعی که توسط بریتانیا برگزار شد و پس از آن اجلاس سئول، منجر به ایجاد مؤسسات ایمنی در کشورهای مختلف از جمله بریتانیا، ایالات متحده، کره جنوبی، کانادا، ژاپن و فرانسه شدند تا بر روی توسعه آزمایش و نظارت بر مدلهای نوظهور هوش مصنوعی کار کنند. علاوه بر این انجمنهای بیندولتی مختلف، چندین سازمان بینالمللی توسعه استانداردها، بهویژه انجمن استانداردهای «IEEE» و سازمان بینالمللی استاندارد (ISO) نیز استانداردهای فنی متعددی برای هوش مصنوعی ارائه کردهاند.
کمبودی در اقدامات حکمرانی وجود ندارد
همانطور که در پیشنویس گزارش هیئت مشاوره عالی سازمان ملل آمده است، «هیچ کمبودی در اسناد و گفتگوهای متمرکز بر حکمرانی وجود ندارد.» با این حال، این گزارش نتیجهگیری میکند که «در زمینه حکمرانی هوش مصنوعی، یک کمبود جهانی» وجود دارد؛ اما استدلالی که برای این نتیجهگیری ارائه شده است، ضعیف به نظر میرسد.
پیشنویس گزارش بر این نکته تأکید دارد که تنها هفت کشور عضو گروه هفت، به همه هفت سند اصلی حکمرانی بینالمللی خارج از سازمان ملل پایبند هستند، در حالی که ۱۱۸ کشور در هیچ یک عضو نیستند. با این حال، به جای آنکه این مسئله را یک اتفاق نگرانکننده بدانیم، منطقی است که کشورهای گروه هفت در این زمینه پیشتاز باشند؛ چرا که این کشورها از جمله پیشرفتهترین کشورها در زمینه هوش مصنوعی هستند و با بیشترین نیاز فوری برای اقدام روبرو بوده و منابع و قدرت لازم برای این کار را نیز در اختیار دارند. این کشورها در گروههای کوچکتر و همفکر توانستهاند با سرعت بیشتری حرکت کنند و نسبت به نهادی با ۱۹۳ عضو دارای منافع بسیار متفاوت به نتایج ملموستری دست یابند.
نتایج این تلاشهای متمرکز نیز در حال حاضر به نتایج عینی تبدیل میشود. برای مثال، اتحادیه اروپا در حال اجرای قوانین هوش مصنوعی است، کانادا در حال بررسی یک قانون مرتبط است، نهادهای فدرال ایالات متحده دستور اجرایی رئیسجمهور را برای استفاده از هوش مصنوعی با دقت نسبت به حفظ ایمنی و حقوق فردی اجرا میکنند و هیئتی بینالمللی از کارشناسان منصوب شده توسط بریتانیا اولین گزارش علمی در زمینه ایمنی هوش مصنوعی پیشرفته را منتشر کرده است. به همین ترتیب، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیز توانایی خود را در پیشبرد سیاستهای هوش مصنوعی به اثبات رسانده است. ادغام این توانایی با مشارکت جهانی در حوزه هوش مصنوعی نشان میدهد که تعاریف و دادههای مبتنیبر تحقیقات سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در شکلدهی به حکمرانی هوش مصنوعی بسیار ارزشمند بوده است. علاوه بر این، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، برخلاف روند کشورهای عضو سازمان ملل متحد، سابقه موفقی در وارد کردن ذینفعان به فرآیند توسعه سیاستها دارد.
همچنین، شبکهها و پیوندهای حکمرانی هوش مصنوعی گستردهتر و قویتر از چیزی هستند که پیشنویس گزارش به آن اذعان میکند. این گزارش راههای مشارکت کشورهایی را که عضو گروه هفت و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیستند، در تلاشهای کنونی حکمرانی نادیده میگیرد. گروه هفت شامل اتحادیه اروپا و همچنین رهبران مختلف از اتحادیه آفریقا و سایر کشورها در اجلاسهای خود است که به کشورهای غیرعضو به طور غیرمستقیم امکان مشارکت میدهد. از سوی دیگر، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، مشارکت جهانی در حوزه هوش مصنوعی، گروه دوستان هیروشیما و شرکتکنندگان در اجلاس ایمنی بریتانیا و اعلامیه بلچلی، شامل تعداد قابل توجهی از کشورهای در حال توسعه شامل آرژانتین، برزیل، برونئی، شیلی، چین، کلمبیا، کاستاریکا، هند، کنیا، لائوس، مکزیک، نیجریه، رواندا، فیلیپین، عربستان سعودی، سنگاپور، تایلند، ترکیه و امارات متحده عربی هستند. همه کشورهای عضو سازمان ملل در پذیرش توصیههای یونسکو درباره اخلاق هوش مصنوعی مشارکت داشتهاند. همچنین، ۴۵۰ ابتکار حکمرانی هوش مصنوعی که قبلاً ذکر شد، نه تنها از سوی نهادهای بینالمللی، بلکه از سوی سازمانهای جامعه مدنی، شرکتها و دانشگاهها به وجود آمدهاند.
حکمرانی باید تکامل یابد، نه از بالا به پایین دیکته شود
گزارش هیئت مشاوره عالی سازمان ملل ادعا میکند که یک نقص حکمرانی وجود دارد؛ زیرا ترکیب هنجارها و نهادها هنوز نوپا و مملو از کاستی هستند و ابتکارات موجود نمیتوانند واقعاً در سطح جهانی و با پوشش جامع عمل کنند. این فرض بر این پایه استوار است که هوش مصنوعی به حکمرانی در مقیاس جهانی نیاز دارد و این حکمرانی باید جامع باشد. اما گزارش بدون اینکه دلیل محکم و مستندی ارائه نماید، ادعا میکند که «ضرورت حکمرانی جهانی… غیرقابلانکار است.»
درست است که هوش مصنوعی ابعاد جهانی نیازمند همکاریهای بینالمللی دارد و «هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند هوش مصنوعی اخلاقی را به طور گسترده فراگیر نماید، منابع لازم برای تحقق کامل مزایای نوآوری هوش مصنوعی را فراهم آورد و اطمینان حاصل کند که پیشرفتهای حاصل از سیستمهای هوش مصنوعی برای کاربران در همه کشورها در یک سیستم تجاری باز و بدون تبعیض قابل دسترس باشد.» با این حال، همکاری جهانی با حکمرانی جهانی یکی نیست و تنوع چارچوبها و پروژههای مشترک در مراحل اولیه توسعه فناوری نشان میدهد که ارزش همکاری در حوزه هوش مصنوعی به خوبی درک شده است.
یکی از بینشهای کلیدی گزارش موقت ۲۰۲۳ هیئت مشاوره عالی سازمان ملل این بود که بررسی حکمرانی هوش مصنوعی باید با تعیین وظایف بر عهده حکمرانی و شکافها آغاز شود. در حالی که پیشنویس گزارش شکافهای مشخصی در تحقق فرصتهای هوش مصنوعی شناسایی میکند؛ اما مشخص نمیکند که چه وظایفی مربوط به شناسایی و کاهش ریسکها یا همسویی سیاستهای ملی هوش مصنوعی بوده و هنوز انجام نشده است. اگرچه گزارش از توصیه ایجاد یک نهاد دولتی بینالمللی یا حکمرانی بر همه جنبههای هوش مصنوعی خودداری میکند، اما چندین وظیفه برای سازمان ملل پیشنهاد میدهد که شبیه به تنظیم قوانین جهانی برای هوش مصنوعی است.
یکی از وظایف پیشنهادی، ایجاد یک مجمع سیاستگذاری برای کشورهای عضو با هدف ترویج رویکردهای حکمرانی قابل همکاری است که از آن جمله میتوان به تعیین استانداردهای ایمنی، حقوق و هنجارهای ایجاد چارچوبی برای همکاری جهانی، اشاره کرد. گزارش برای پیشبرد توسعه نرم قوانین پیشنهاد میکند سازوکار تبادل استانداردی راهاندازی شود که نه تنها به عنوان مرجعی برای امور نهادهای بینالمللی تنظیم استانداردها عمل کند، بلکه به ارزیابی خود استانداردها بپردازد و تعیین کند کجا به استانداردهای بیشتری نیاز است. این گزارش همچنین برای ظرفیتسازی پیشنهاد ایجاد صندوقی جهانی را مطرح میسازد که نه تنها دسترسی را گسترش دهد، بلکه ابزارها و محیطهای آزمایشی برای آزمودن راهحلهای حکمرانی، ایمنی و قابلیت همکاری را نیز فراهم کند.
اگرچه ایجاد یک دفتر هوش مصنوعی در دبیرخانه سازمان ملل میتواند منطقی باشد، تا تلاشهای سازمانهای مختلف ملل متحد را هماهنگ و با ذینفعان ارتباط برقرار کند؛ اما مأموریت این دفتر باید به عنوان یک تسهیلگر باشد، نه به عنوان یک سیاستگذار.
قدرت شبکهها
آنچه در پیشنویس گزارش هیئت مشاوره عالی سازمان ملل متحد به عنوان «وصلهدوزی» (patchwork) توصیف میشود، توسط دیگران به عنوان «ساختارهای پیچیده رژیمی» یا همانطور که برنده جایزه نوبل، الینور اوستروم آن را «حکمرانی چندمرکزی» نامید، شناخته میشود. چنین شبکههایی فضای پویایی ایجاد میکنند تا ائتلافهایی در طیف گستردهای از مسائل مرتبط با هوش مصنوعی شکل بگیرد، اطلاعات و راهحلها به طور مداوم بهبود یابند و وظایف به جایی با بیشترین ظرفیت و انرژی جریان یابند. گرهها و هابهای مختلف مانند سایر شبکهها، راههای متعددی را فراهم میکنند که از نقاط شکست جلوگیری کرده و انتقال ایدهها را تسریع مینمایند. توسعه سریع و تأیید فرآیند هوش مصنوعی هیروشیما نمونهای از این نوع تعاملات تکرارشونده است که میتواند حکمرانی را بهصورت گامبهگام پیش ببرد. سیستمهای موجود، بسیار بیشتر از آن چه در پیشنویس نهایی هیئت مشاوره عالیرتبه در زمینه هوش مصنوعی پیشنهاد شده است، اهداف پیشنویس اولیه را برای چابکی، شبکهای بودن و انعطافپذیری برآورده میکنند.
مراکز مختلفی که در تلاش برای حل پیچیدگیهای هوش مصنوعی دخیل هستند، راهحلهایی توزیعی و تکرارشونده ارائه میدهند. هوش مصنوعی با سایر موضوعات مانند انرژی هسته ای و تغییرات آب و هوایی که به عنوان حوزه های مرجع برای رویکردهای مسائل جهانی عمل می کنند، متفاوت است. هوش مصنوعی یک فناوری با کاربردهای عمومی و ویژگیهای چندبعدی است که کشف آنها تازه آغاز شده و در مقیاسی بیسابقه فعالیت میکند و به سرعت تکامل مییابد. برخلاف تغییرات اقلیمی که اعضای گسترده هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) میتوانند از حجم زیادی از دادههای جوی و اقلیمی جمعآوریشده در طول زمان و مکانهای مختلف استفاده کنند، بیشتر دادههای مرتبط با هوش مصنوعی در دسترس یا حتی شناختهشده نیستند و تنها یک گروه کوچک از کارشناسان به آنها دسترسی دارند. حوزه هوش مصنوعی هنوز برای حکمرانی متمرکز آماده نیست.
هیئت مشاوره عالی سازمان ملل به درستی به این مسئله اشاره میکند که هوش مصنوعی میتواند شکافهای دیجیتال میان کشورها و درون جوامع را عمیقتر سازد. بدیهی است که اثر «برنده همه چیز را میبرد» فناوری، به گسترش شکاف درآمدها منجر شده است و مقیاس، سرعت و تطبیقپذیری هوش مصنوعی می تواند این شکاف ها را برای جوامعی دارای دسترسی محدودی به فناوری یا فاقد مهارت های سازگاری با آن، به شدت تشدید کند. این امر مأموریت توسعه سازمان ملل را قانعکننده و عضویت گسترده آن را به یک مزیت نسبی تعیینکننده در همسویی سیاستهای ملی تبدیل میکند.
در نهایت، این کشورهای عضو سازمان ملل هستند که تصمیم میگیرند چه مواردی در پیمان جهانی دیجیتال گنجانده شود. قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل درباره هوش مصنوعی، یکی در ماه مارس به رهبری ایالات متحده و دیگری در ماه ژوئیه به ابتکار چین، مأموریت توسعه را به عنوان اولویت کلیدی مطرح کردهاند. پیشنویس اخیر پیمان جهانی دیجیتال در ژوئیه، نسبت به پیشنویس توصیههای هیئت مشاوره عالی سازمان ملل، رویکردی بیطرفانهتر در برابر نتایج مربوط به هوش مصنوعی دارد. در حال حاضر، استفاده از مزایای هوش مصنوعی برای بهبود بهرهوری و اطمینان از عقب نماندن، برای بسیاری از کشورهای عضو اهمیتی بیشتر از مسائل مربوط به ایمنی و اخلاق دارد؛ مسائلی که در بسیاری از نشستهای سیاستگذاری هوش مصنوعی غالب هستند.
این شرایط امیدی ایجاد میکند که به جای تمرکز بر مدیریت تهدیدات و ایمنی هوش مصنوعی یا همسویی سیاستها و قوانین ملی مرتبط با هوش مصنوعی، همانطور که در پیشنویس گزارش هیئت مشاوره عالی سازمان ملل پیشنهاد شده است، مجمع عمومی به نقش حیاتی سازمان ملل در گسترش دسترسی و ظرفیتسازی برای بهرهمندی از وعدههای هوش مصنوعی تمرکز داشته باشد.
گزینش محتوا: گروه فناوری های نوین پژوهشگاه قوه قضاییه